کد مطلب:260208 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:330

کرم و بخشندگی
یكی از راویان، معروف به «ابن كردی» از شخصی به نام محمد بن علی بن ابراهیم نقل كرده است كه گفت: معیشت بر ما سخت گشت،



[ صفحه 44]



پدرم گفت: برخیز تا با هم به نزد ابومحمد علیه السلام برویم، كه او به جوانمردی و بخشندگی موصوف و معروف است. پرسیدم: او را می شناسی؟ گفت او را هرگز ندیده ام و نمی شناسم. پس به قصد دیدار او راه افتادیم. در بین راه پدرم گفت: چقدر محتاجیم به اینكه بفرماید پانصد درهم به ما پرداخت شود: دویست درهم برای مخارج لباس، و دویست درهم برای خرید آرد، و صد درهم برای بقیه ی مخارج.

من هم پیش خود گفتم: ای كاش سیصد درهم نیز به من بپردازد؛ با صد درهم آن الاغی می خرم، صد درهم را برای مخارجم و صد درهم دیگر را برای خرید لباس صرف می كنم و به سمت بلاد جبل - همدان و قزوین - مسافرت خواهم كرد.

وقتی كه به در خانه ی او رسیدیم، غلامش بیرون آمد و گفت: علی بن ابراهیم و پسرش محمد داخل شوند.

چون بر مولا ابومحمد علیه السلام وارد شدیم و سلام كردیم به پدرم فرمود: ای علی! چه چیز باعث شد دیدار ما را تا این وقت به تأخیر اندازی؟

جواب داد: مولای من، از اینكه شما را با این اوضاع و احوالی كه دارم دیدار كنم، خجالت می كشیدم.

وقتی از نزدش بیرون آمدیم، غلامش نزد ما آمد و كیسه ای را به پدرم داد و گفت: این پانصد درهم است، دویست درهم برای لباس، دویست درهم برای آرد و صد درهم برای مخارج. و كیسه ای دیگر به من داد و گفت: این سیصد درهم است، صد درهم را پول خرید الاغی



[ صفحه 45]



قرار ده و صد درهم را برای لباس و صد درهم دیگر را هم برای مخارج دیگر مصرف كن؛ اما بسوی بلاد جبل مرو و به «سورا» برو.

ابن كردی می افزاید كه محمد به «سورا» رفت و در آنجا با زنی ازدواج كرد و شغلی یافت كه امروز چهار دینار درآمد دارد. [1] .


[1] ارشاد مفيد، صفحه ي 320 و 321 - كافي، جلد 2، صفحه ي 436 و 437.